۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

سه نقطه

جرات داری سه نقطه بگذار ته حرفهایت، مثل همیشه، مثل همه آن حرفهایی که تهشان سه نقطه میگذاشتیم و تهشان سه نقطه معنی میداد. زبان با وجود سه نقطه مشکل نداشت. مدتهای زیادی از سه نقطه استفاده میکردند. اینطور برداشتها از حرفها نمیشد. اینطور دسته بندی ها وجود نداشت. همه سه نقطه بودند. تا روزی که خیلی ها از سه نقطه بدشان آمد. خواستند این نقطه ها را کم کنند. شاید انگار دنیا روی سرشان زیادی سیاه شده بود. رفته بودند قاطی آدمهای آنطوری. تصمیم گرفتند نقطه ها را کم کنند. شاید دردی ازشان دوا شود. خیلی فکر نکرده بودند که این نقطه ها نیستند که واقعا از همه چیز مهم تر هستند. این آدمهایی که سه نقطه مینوشتند بودند که یک کار دیگری میکردند...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر