۱۳۹۲ مرداد ۲۵, جمعه

There's a nail in the door
And there's glass on the lawn
Tacks on the floor
And the TV is on
And I always sleep with my guns when you're gone

There's a blade by the bed
And a phone in my hand
A dog on the floor
And some cash on the nightstand
When I'm all alone the dreaming stops
And I just can't stand

What should I do I'm just a little baby
What if the lights go out
And maybe and then the wind just starts to moan
Outside the door he followed me home

So goodnight moon
I want the sun
If it's not here soon
I might be done
No it won?t be too soon 'til I say goodnight moon

There's a shark in the pool
And a witch in the tree
A crazy old neighbor and he's been watching me
And there's footsteps loud and strong coming down the hall
Something's under the bed
Now it's out in the hedge
There's a big black crow sitting on my window ledge
And I hear something scratching through the wall

What should I do I'm just a little baby
What if the lights go out
And maybe and then the wind just starts to moan
Outside the door he followed me home
So goodnight moon
I want the sun
If it's not here soon
I might be done
No it won't be too soon 'til I say goodnight moon
 

۱۳۹۲ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

دیگه چیزی نمونده....

با یک نوشته و دو تا آهنگ فردا و پس فردا تمام میکنیم. آنهم من خودم بیشتر از شما منتظرش هستم. اما خب معمولا آدم بی صبر و حوصله ای هستم. این هم از عادت بد نوشتن است. فردا و پس فردا هم همه زهرهشان بترکد. اتفاق خاصی نیفتاده است. منفی در منفی مثبت. این آخرین نوشته از اینچنین نوشته های سردی است که شخص نویسنده دلش میخواهد تمام کند اما قلمش نمیخواهد.
ندادن به شهبال اینطوری شده، اندی هم اومده پادرمیونی کرده....

سریال آقای خباز چه

سریال آقای خباز چه دیگه داستان نبود، یه سریال هشتاد نود قسمتی بود....

بچه های سه راه نشاط!

با بچه های سه راه نشاط صحبت کردیم - همه گفتن از رهبر معظم انقلاب حمایت میکنن .....

قمبل ابن شمبل ابن عوضی!


They was gonna go!

اینم چه

اینم چه: همه هم کم آوردن، آخرش خودم هستم....

زیرسیبیلی رد نیستی

برش داری زیرسیبیلی ردی یعنی چی؟ آره برش دارم. جنابعالی هستی؟ زیر سیبیلی رد نیستی....

بزرگ شده ایران


توهم

پانته آ بهرام نبود این؟ پانته آ بهرام بود....
زدیم تو حوزه، شد. یک چیز جفنگی هم شد که به خودمون واقعا امیدوار شدیم.... میخوام الان محکم تر بزنیم تو حوزه. به همه وزیرای روحانی گیر بدید....

محتوی

خب مسلمه که محتوی هم مهمه، اصل هم بر محتوی هست. چرا؟ چون به هر حال هیچکس دلش نمیخواد ملت بی محتوایی داشته شته باشیم که کلا همه کاراش الکیه. زندگی چطوری شد؟ همینطوری الکی. خب هر چیزی که سابقه تاریخی داره حتما مهمه. اما همیشه باید خلاقیت رو هم در نظر داشت برای حرف تازه زدن. اما حرف تازه زدن خیلی سخت تره. حرف تازه زدن یعنی اینو باید توی مغز همه فرو کنی. حالا شاید توی مغز خیلی ها فرو نرفت. یا شاید خیلی ها نخواستن توی مغزشون فرو بره. اونوقت تکلیف چیه؟

هارژر

بچه مردمو خایه هاشو وزن نکرده گذاشتی اونجا، بده دست اهلش که اینطوری نشه از این به بعد....

یا ابالفضل، تو تهران؟ وسط شهر؟


فقط حسین ابلیس


69

ما که هممون اکثرا مثل هم بودیم، به اونا اجازه دادیم تو کار ما دخالت کنن، اونا هم به ما اجازه دادن ما تو کار اونا دخالت کنیم....

حجاب اجباری

خب قربونت برم حجاب اجباری تقصیر مردها نیست. تقصیر خود زنهاست. اگر همین فردا همه زنها همه با هم متفق القول تصمیم بگیرن که حجاب سرشون نکنن بیان تو خیابون خب حجاب خودبخود آزاد میشه. مسلما این همون زنهایی که نمیتونن حجاب سرشون نکنن هستن که بقیه زنها رو مجبور میکنن که حجاب سرش کنن این مردها نیستن. ما که بخدا اکثرا هم لذت میبریم و هم اونقدر وحشی نیستیم که میکلش برامون پیش بیاد. این که میگم من فمنیست نیستم و فمنیستی یک مرد درست نیست همینه. چرا که اگر مشکلی داخل زنها هست مسلما این به جامعه خودشون مربوط هست. ما هم چکار کنیم. مثلا گیر بدیم به دخترای باحجاب؟ خیلی صورت خوبی نداره اما در عمل این اتفاقیه که داره میفته.

پر سیمرغ

پر سیمرغش هم مزیتش اینه که با کردیت کارد میشه دوباره توشو پر کرد....
درون مهمه که چه احساسی درون آدم جریان داره که باید احساس درستی باشه. حالا اینکه بیرونش چه شکلیه. لباسهای طرف چه شکلیه و سایر موارد اصلا مهم نیست. یکی اگر یه موقع حتی لباسش خوب نیست اما خالق زیبایی باشه مسلما هم برای خودش و هم دیگران بسیار خاطره انگیز باشه.

ره

همیشه بدنبال این باشید که خودتان بدست خودتان کاری کنید....

تحریک

این بقیه نیستن که تحریک میکنن. این شمایی که حسودی میکنی. حسودی از نظر اجتماعی چیز پسندیده ای نیست. رقابت سالم پسندیده هست. اما حسودی و کل کل الکی نه!

ادوارد نورتون

خورده به ادوارد نورتون با هیچکس. حالا نه اینکه نابود بشه ادوارد نورتون اما میره رو اعصابش....

حوزه

این بخشهای مباحث حوزوی دیگه به اصول خارج فقه مربوط میشه چه....

اصلا مگه فیلم تموم نشد؟



خرس قطبی

با توله خرس قطبی هم عکس انداخته بودیم....

فاز سنگین

سنگین نبو فازش؟ سنگین بود فازش. اینهم عظمت ادبیات. دیگه با این بچه لات قرتی بازیا نمیشه حکومت کرد.
ما نرفتیم با ابلیس زندگی کنیم. ما فقط باهاش حال کردیم.

ابلیس

نه آخه ابلیس وجود داشت اقلا.... چونکه ابلیس از ابتدا در فلسفه آفرینش هم آمده بود و از فرشتگان بود. یعنی چیز بدی نبود ابلیس. فقط خدا با ابلیس در نبرد بود. حالا ما اصلا نه ابلیسیم نه خدا. ما آدمیم اسیر این فلسفه پر پیچ زندگی. وجود ابلیس رو هم ما نقض نمیکنیم. آخر سر هم که فکر کنم خدا با ابلیس سر حوا رو شیره مالید از بهشت بیرون کرد چون حوصلشو نداشت!

حجمه

فرض کن یه دفعه تمام زندگیت به دلایلی جلوی چشمت به فاک بره. چه حسی بهت دست میده؟ اونم به فاک رفتنی که خودت هم به فاک بری. یعنی مثلا در عرض یک ماه دیگه اون آدم سابق نباشی مجبورا. چون بهت یه حجمه وارد شده.

شیمیایی

شیمیایی زده بودن به ما قبلا، ما هم در عوض چسیدیم....

رییس جمهور

منظورمون اینه که رییس جمهور اصولا برای افتتاح کارخونه قند و شکر نباید بره. این مال زمان قاجاریه و احمدشاه و حرمسرا و مجلس را به توپ بست... این همینطور عین قضیه اتفاق میفتاد تا این که من به این نتیجه رسیدم احتیاج به رضاشاه بود که بیاد راه آهن بکشه....
احمدی نژاد پس از این سخنرانی غرا، برای افتتاح کارخانه قند و شکر راهی جنوب شد....
مچ دستمونو نزدیم از قصد شکستیم؟ مچ دستمونوم زدیم شکستیم!

رپ فارسی

به نظر من رپ فارسی دچار یک تحول بزرگ انقلابی شده. شاید یک سری المان های موجود در موسیقی ما و به طور کلی کسانی که سالها در موسیقی بوده اند و خبره هستند رو هم بشه استفاده کرد. اینکه میگم پدرخوانده رپ بی معنی هست. پدر خوانده رپ فارسی هم مسلما همون کسانی هستند که رپ رو شروع کرده اند. یعنی اگر اینطور به مساله نگاه نکنیم دیگه رپ بودن قضیه از بین میره. پس پدرخوانده رپ فارسی خارجی هستند نه ایرانی. و این درست نیست که به هیچ شخص ایرانی بگیم پدرخوانده رپ فارسی.

پدرخوانده رپ فارسی


۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه

اووکی

اینقد شمبل قمبل کردیم که همه چی یادمون رفت. بپردازیم به کار خودمون.

قمبل ابن شنبل ابن عوضی!


چیز ساده ای بود ما اینطوری یاد گرفتیم. ژاسیبل هم بود....

پسوورد

جون تو اگه پسرووردشو داشتم تا حالا صد دفعه رفته بودم باز چیز نوشته بودم برات.

تو چاردیواری شاس میزنه

میرچسین کوسوی یا از این نوشته خوشش میاد یا بدش میاد. اگه بدش میاد واقعا تو چاردیواری شاس میزنه.

اشین ساهاکیان

لوکزامبورگو

همونطور که لوکزامبورگو در کتاب خاطراتش گفته من طالب لو رو .. این نبوده...

کاریچه

کاریچه ایرتیکابش از نظر اعمال دونیوه، موشچیلزاست، از نظر اعمال دونیه موشچیلزاست...و

۱۳۹۲ مرداد ۱۸, جمعه

فقط شما نیستی!

به جان شما همه آدمهای روی کره زمین دل دارن. فقط شما نیستی!

ایران چطوری بود؟

امسال میگن بهتر شده. پارسال چیز شده. سال دیگه قراره بشه. میگن دو سه سال دیگه. باز خداروشکر الان بهتر شده فقط یه سری چیز هست.
 
پی نوشت: من با کلفت ترین آدمهای کلفت ترین کشورها هم حرف زدم. آخرش به این نتیجه رسیدم که اصلا به اون سختی که ما فکر میکنیم نیست. به یه دلایلی هم نمیشه. ماشالله ایرانیا همه نشستن تو خونه منتظرن از آسمون بیاد!

۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه

بی خاصیتی های جنبش سبز

یکی از بی خاصیتی های جنبش سبز این بود که هر روز از خواب بلند میشدی اخبار میخوندی منتظر بودی یه اتفاق خاصی افتاده باشه. استعفایی چیزی، اما خبر خاصی نبود.

آبله مرغون

محض اطلاع یه آمار سر انگشتی از همه جا بگیرید ببینید کی آبله مرغون گرفته کی نگرفته.

نگرانی بیجهت رهبر معظم انقلاب

خب من اصلا متوجه نیستم. رهبر معظم انقلاب یا شما به طور کلی نگران چی هستید؟ خب هرکی هر کاری خواست بکنه فقط قمه نکشید جان مادرتون که کلا خیلی جذابیت نداره. همینطوری سر کنید تا بعدا بگم چکار کنید.

قمبولی

ببین قمبولی، شماها خودتونو بیخود و بیجهت اسیر این مسائل کردین. بیا دوتا از این پشمالوها بگیر دستت تکون بده وسط بازی، من راهشو بلدم!

۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

کشتی در خانه حریف

زیر دوخم رو بالا میبره، بالای سر میبره. سه دور بالای سر میچرخونه. در منطقه قرمز خارج تشک خاک میکنه. و داور یک امتیاز برای این فن در نظر گرفته که پس از خاک کردن همون یک امتیاز تصویب میشه.

هر و کر

طرف نشسته اونجا فقط داره هر و کر میکنه، حالا هر کس دیگه ای هم هر کاری کرده باشه اصلا به تو چه؟ بعد هم ادعای همه چیش میشه. ژانر؟ خاک تو سر بدبخت همتون کنن!

میشد دنیا رو فحش داد

کباب چرب پایتخت، گوشت الاغ مرده بود!

پی نوشت: داری رپ میکنی، باید همینطور پشت سر هم از خودت حرف بزنی داش. فری استایل. تناقض از توش در بیاد ضایعس. یا اگه تناقض در میاد باس تو رپ بیشینی پایین صدا بچتو ضبط کنی. فهمستی حالا کیه Eminem؟ از این به بعد بالاتر نگاه کن به اونا هیچکس عزیز. اینم چه زدن نیست. عین همون حقیقته. مثل جریان کشتن دیکتاتور درون و اینا که یه مقدار فقط الکی حرفشو میزنی کامل بهش اعتقاد نداری. به تو هم فحش میدم آدم شی.

۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

جهت خالی نبودن عریضه

اونی که اون کارو کرد هم شاس بود، هم مرد بود. بقیتون هم نامرد.
این کارایی چه با من کردن، با هرکدومتون کرده بودن شب موقع خواب جرات نمیکردید چراغارو خاموش کنید. چه فیلان و فیلان.
عاقبت سرنوشت ما این است که یا با علامت سوالی بالای سرمان راه برویم یا علامت سوالی باشیم بالای سر دیگران.
معذرت خواهی هم نکردیم که عمق زخم خوردگی ما چقدر بود. معذرت خواهی هم نکردیم که چقدر درد کشیده بودیم و همه چیز بهتر نشده بود. آنقدر سوخته ایم که دیگر فرصت حرف زدن برای خیلی ها دریغ شده است. معذرت خواهی کنیم؟ ببخشید که واقعا بیجا بدنیا آمده بودیم. خودمان واقفیم همینطور بیشتر نشویم بهتر است.
اینچه، آخر سر گفتم یه فاز اساسی هم به همه داده بشه چه فیلان و فیلان.

پق صدا نکرد

هیچکس مگه توی آلبوم "زاخارنامه" ایفای نقش نکرده بود؟ پس چرا اینهمه با گفتن زاخار مخالف بود. این چیزی هست که به علاوه تعریف تناقض آمیز از زاخار به نظرم هیچکس دیگه توانایی رپ کردن و هم از دست داده به طور کلی. آهنگ درست و حسابی اگه بده بیرون در حد "چرا بدی؟" و اینا بد نیست...

۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

تقلب در انتخابات اونقدر جرم بزرگی برای یک حکومت نیست به طور کلی. به همین دلیل اعتراضی هم کسی به تقلب به انتخابات دیگه نداره. چرا که در انتخابات بعدی هم اجازه حضور حسن روحانی داده شد و اکثر مهره هایی هم که حسن روحانی استفاده میکنه حالا چه سران فتنه باشن چه  چیز دیگه اکثرا همون مشی موسوی رو دنبال میکنند یا نزدیکترین چیز ممکن. باقی مسئله جنبش سبز که اعتراضش بیشتر به نحوه وقوع قضیه بوده که چیزی که ما شنیدیم لاریجانی به موسوی گفته برنده شده و تبریک گفته. بعد مسیر راه خانه رهبری بسته شده و هاشمی نتونسته برسه و خاتمی پشت در مونده، کروبی زیر بارون خیس شده و این صحبتها. بابا دیگه جنبش سبز این مسائل بود و پاسخ حکومت هم به اعتراضات این بود که در انتخابات بعدی وا داد که حالا چه تقلب شده و چه نه نیروهای معترض هم وارد بشن که از نظر ما که بیرون زندان هستیم باید کافی باشه. در غیر اینصورت چون ما اون آدمها نیستیم پررو بازیه در کار حکومت دخالت کنیم. در ادامه مسلما به خاطر این شوک عظیمی که وارد شده حتما خلل های بسیاری در سیستم هست که برای زندگی خیلی از همین افرادی که در زندان نیستند یا دیگه در زندان نیستند هم وجود داره که باید خودمون به عنوان همین گوساله هایی که این کارو کردیم درست کنیم. باقی موارد هم که صرفا این افتخارش هست که فیلان و فیلان و جنبش تونست خودشو واقعا و دیدگاه خودشو اثبات کنه هرچند که این هزینه های زیادی رو برداشت. مهم هم نیست کی جنبش هست. الان به نظرم بیشتر هر کسی باید به خودسازی بپردازه که حرف تو خالی هم نباشه و همون نیروهای خیرخواه مردمی باشه. در مورد کسان دیگری هم که بوده اند و به دردسر افتاده اند اعم از همه کسانی که همفکر و همکار و همراه بوده اند و دچار ضرر شده اند چه ایرانی، چه ترکیه ای، چه تونسی، چه مصری، چه فلسطینی، وظیفه ما این هست که دین شخصی خودمون رو و شرط دوستی رو ادا کنیم و لااقل به نحو مطلوب به مساله رسیدگی کنیم که از بلاتکلیفی در بیان. مثلا اگر موسوی و کروبی زحمت زیادی برای این کار کشیده اند به نظرم اگر محاکمه عادلانه بشن و بتونن حرفهاشون رو بزنن و از خودشون دفاع کنن به هر حال بهترین حالت ممکن هست چون موسوی واقعا بلنگو گرفته بود دستش ترک وانت وسط خیابون. آدم اینو دیگه نمیتونه انکار کنه. منم از شما چه پنهون کلا خیلی باهاش حال کردم اما خب همه رو یکم جو گرفته بوده و این کاملا واضحه.

پی نوشت: اینم که همه ایرانیها اعم از ایرانی و خارجی به نظرم باید به موسوی و شخصیتش افتخار کنن. ایشون ملتی رو زنده کرد و از اجر و قرب بالایی برخوردار هست. تمامی صحبتهای ایشون، تمامی عکس های ایشون من خودم معتقدم که با خلوص نیت گرفته شده. من خیلی علاقه داشتم میرفتم با ایشون داخل همون حصر خانگی درباره نقاشی صحبت میکردم. درباره کروبی هم که ایشون تمام تلاش خودش رو کرد که صدای نسل جوان باشه. نسل جوانی که خیلی فاصله گرفته به واسطه توپ دولایه ها و بعد توپ چل تیکه ها و بالاخره با شیطنت تونسته خودشو به اونجایی که باید برسونه. برداشت کلیم هم از رهبر معظم انقلاب این هست که واقعا خاک برسر همه ما بکنند که هیچ کار درست و حسابی نمیکنیم. اگر انتقادی داریم به نظرم رهبرمعظم انقلاب شاید کلا خیلی شبیه ما نباشه اما همونجایی که نشسته واقعا با هر امکاناتی که داره و از نظر خودش به عنوان مرجع تقلید مهم هست در جهت پیشرفت تلاش میکنه. تقصیر ما بود که رهبر معظم انقلاب نشدیم. تقصیر ایشان نبود واقعا.

پی نوشت 2: این هم که من واقعا میدونم این قضیه از کجا آب میخوره و اصل مشکل چیه که نمیتونم بگم. بیخود رهبر معظم انقلاب رو شماتت نکنید. احمدی نژاد رو شماتت کنید به خاطر سیاست های غلطش و البته اشتباه رهبر هم همون خالی بودن دستش از مهره های کارآمد بود. به هر حال بنده از اصل مشکل مطلعم.

ره

ملت ما هیچ به بمب اتم هم اعتنایی نباید بکند. ما به بمب اتم هم اعتنا نمیکنیم. بزنید ما را بمب اتم اگر خواستید کنار همین وانت. ملت ما به حق وتو هم هیچ اعتنایی نمیکند. چرا که تمام کشورهای حق وتو بمب اتم دارند. معلوم نیست کجای این دور تسلسل بیهوده قرار گرفته اند.

قد

با قاطعیت میتونم بگم که به عنوان یک آدم قد کوتاه، هر وقت در زندگی احساس کمبود نکردم ضرر جبران ناپذیری متوجهم شد. هر وقت احساس کمبود کردم، به نفعم شد. چندین بار این رو تجربه کردم. به همین علت تصمیم گرفتم که از این به بعد در زندگی احساس قد کوتاهی بکنم همیشه.

۱۳۹۲ مرداد ۱۳, یکشنبه

جنبش سبز

اینم که رهبر معظم انقلاب فرمودند حرام است درباره اشتباهات مسوولین صحبت کنیم. که این به نظرم بیشتر از هر چیز دیگر حلال کردن کار حرام بود :)) چون معنی حرام با این تعریف به کلی از بین رفت مثلا شد حکومت نظامی! مسوولین خودشون چی؟ میتونن درباره اشتباهات خودشون صحبت کنن؟ اگر فقط به طور خصوصی باشه چطور؟ خانواده چطور؟ مثلا میشه همسر یکی از مسوولین پشت سر یکی دیگه از مسوولین با همسر یکی از مسوولین صحبت کنه؟ به هر حال در کل بحث جنبش سبز این است که: حکومت از تیراندازی استفاده کرد. اینه که دیگه از جنبه آرام کردن شورش خیابانی که توش از همون وسائل معمول استفاده میکنند رد شد. این به عبارتی حرف حسابش این بود که حکومت به مردمی که معترض بودند اعلام جنگ کرد. بعد هم که حبس خانگی موسوی و کروبی که جنبه قانونی نداره باز. معنیش باز هم همون اعلام جنگ هست. ما منتظریم ببینیم کی این اعلام جنگ به پایان میرسه که اونوقت هر کس هر کاری خواست بتونه با اعصاب راحت و با آرامش انجام بده و به زندگیش برسه.
رقص معمولا در مراسم رسمی موضوعیت خاصی نداره. حالا یک نفر نمیخواد برقصه شما نباید ایشون رو به زور مجبور به رقص بکنید. این از عاداتی هست که سر رقص به ملت گیر میدن که فلانی نرقصید فلانی رقصید و فیلان و فیلان. این چه وضعیتیه که یکی نرقصه بهش گیر جدی بدن؟ خب اون آدم برای حفظ منافع و جان خودش هم که شده این کاری که اصلا علاقه نداره رو انجام بده.
بابای من با دنیا مشکل داره. مامانم هم همینطور. باز مامانم بهتره. بابام که خیلی دیگه با دنیا مشکل داره. من اصلا نمیدونم چکار کنم. همیشه که یا مدرسه بودم بعد هم برمیگشتم خونه مشق مینوشتم و سیاوش قمیشی و ابی و داریوش و معین و هایده و گوگوش و سایرین گوش میکردم. ستار، شادمهر عقیلی، عصار، شجریان، محمد اصفهانی، افتخاری باز اگه کسیو بعدا یادم اومد اضافه میکنم. سیاوش صحنه، اندی، بعضا شاهرخ که اون دیگه اصلا با دست پس میزنی با پا پیش میکشی. بعد دیگه عرض کنم خلاصه بابای من خودش اولین بار ویدئو خرید. اون موقع ویدئو غیرمجاز بود. از من تو مصاحبه تیزهوشان پرسیدن ویدئو داری یا نه گفتم نه، که به علت دروغ گفتن ردم کردن. بعد که ویدئو آزاد شد من رفتم مدرسه کمال و فیلان و فیلان که باز هم سال پیشدانشگاهی رفتم به مدرسه دیگه و که دیگه راهنمایی و اصلا تعریف نکنم که تخم مرغ میزدیم تو سر مردم تو خیابون منتهی نه به صورت جدی. مدرسه رو ویران کردیم. مدیر مدرسه عوض شده بود هرچی صندلی تو مدرسه بود بلند کردیم بردیم وسط حیاط. تو راهرو مدرسه شعار میدادیم. تا آخر سال هر معلم جدیدی میومد سر کلاس اذیت میکردیم پدرشو در میاوردیم. این مسائل همینطور تا آخر سال ادامه داشت که من نهایتا اون سال توی امتحان نهایی معدلم دو سه صدم از پشم پنبه بیشتر شد. البته من خودم مثلا بعضی درسها رو هیجده گرفته بودم و اینا اما بیست داده بودن که به هر حال دست گل آقای محمودی ناظم قبلی مدرسه درد نکنه. البته در همین حد فقط که تازه اونم جوابی که من بنویسم حتی اگه تو کتاب نباشه درسته. بعدش هم که کنکور باز رتبه ام از پشم پنبه بهتر شد و ...

خاطرات دوران انقلاب

یک اتفاقاتی افتاده بود زمان انقلاب، که شما حالا شاید یادتون نیاد یا سنتون اجازه نده. مسئله پیش آمده بود میان بعضی دوستان در اون بهبهه انقلاب، برای جریان بعدی چه نوع موسیقی باید استفاده کنیم؟ یکی از دوستان اصرار داشت که از موسیقی دابز استفاده کنیم. بنده معتقد بودم که خیر ترنس بهتر است. خلاصه اختلاف کوچکی پیش آمد که به حمدالله بعد ها برطرف نشد. حالا شما شاید خودتون بهتر بدونید که شد؟ نشد؟ چی شد؟ از ابتدای انقلاب تا به امروز همه از بنده ناراضی بودن. همه هم فقط همون کاری رو میکردن که بنده میکردم. بنده چند بار فرار کردم. به نقاط دوردست پناه بردم. اما انقلاب همینطور اجازه نداد. بنده نیز همانطور که حجت به سبب حضور یاران تمام نشد و مکافات دیگری هم آنقدر نداشتیم، تصمیم گرفتیم که نشد. حالا شما اگر متعارضید خودتان ادامه کار خودتان را به نحو دلخواه انجام بدید چون من از همون ابتدا تا به امروز همینطور از همه شماها ناراضی بودم وگرنه که هیچوقت نمیرفتم اون کارها رو بکنم. من مگه خودم چکار میکردم که انقلاب شد؟ منم که یک نفر بیشتر نبودم. سخنرانی هم که برای کسی نمیکردم. هرچه هست از قامت ناساز بی اندام شماس. مگه بقیه زنده نبودن نفس نمیکشیدن؟ ما هم مثل شما بنده خدا بودیم.

تابع منفی

تابعی که به ازای تمامی مقادیر ورودی عدد منفی برمیگرداند.
خب قربونت برم، دلشون میخواد از عربستان پول بگیرن. کی پول دلش نمیخواد؟ دلشون میخواد از عربستان پول بگیرن...

۱۳۹۲ مرداد ۱۲, شنبه

ره

همیشه بروید در این ورزشگاهها، جوانها را تشویق کنید. همیشه بروید دنبال ورزش. همیشه در کار باشید. همیشه بدنبال این باشید که خودتان بدست خودتان کاری کنید.
فقط آدم سادیسمی از اینکه خایه های یکی دیگه رو در بیارن خوشحال میشه...

۱۳۹۲ مرداد ۱۱, جمعه

استقلال خط قرمز منو رد کرد، حالا بماند که فیلان و فیلان، فقط به احترام چهار نفر هیچی نمیگم، آندو تیموریان، فرهاد مجیدی، امیر قلعه نوعی و مجتبی جباری :)

آی آدمها

هیچوقت نگاه نمیکنی من کجا راه میروم که شاید بعضی وقتها با سلامی تلاش کنم کسی را نجات دهم. کسی را که خوب تلاش کرده است. میپرسی چرا اصلا باید آنجا راه میرفتم. پاسخ میدهم آی آدمها آی آدمها...
دیگه چکار کنیم. دوشمن هم اونقدر آدم بدی نبود، ما هم اونقدر آدم بدی نبودیم. اما چاره ای نبود، دوشمن دوشمن بود، دوشمنی میکرد...
جنگه جنگه، جنگه کاکو، برام گلنگدن کشیدن...
سرزمین من، خسته خسته از جفایه، سرزمین من خسته خسته از جفایه، سرزمین من، خسته خسته از جفایه، سرزمین من...
بودن یا نبودن، مساله اینست، دغدغه این نیست، مساله اینست...

۱۳۹۲ مرداد ۱۰, پنجشنبه

اینایی که از یو اف سی بدشون میاد، با شاهنامه مشکل دارن. یو اف سی دقیقا همون شاهنامه اس. شاهنامه تازه بدتر هم هست. یو اف سی تازه قوانین داره. البته توی شاهنامه هم غلو شده. به طور کلی قابل مقایسه هستند. یو اف سی خیلی هنریه. بخصوص اون دخترایی که میان میشینن اونجا آخر هنرمندن. از چشمهاشون میشه همه چیزو فهمید. خلاصه بگم خدمتتون که این چیزها در زندگی وجود داره. شما خیلی زاخارید اگه با این چیزها مشکل دارید...
صد درصد مناسب بود. دویست درصد مناسب بود. هزار درصد مناسب بود. اصلا هر وقت دلت خواست همین کارو بکن. بذار الان من یه کاری میکنم پشمات بریزه اصلا...