۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

این چند سال اگرچه جای دیگری میگذرند اما آنچنان هم آفساید نمیگذرند. از جمله مزایای بیش از حدش این است که ما بالاخره متوجه شدیم کجای کارمان میلنگد. مثلا آنجای کارمان که خیال میکردیم همیشه باید با کله بپریم توی دیگ حلوا که هم خودمان دچار سوختگی بشویم هم حلوا دیگر به کسی نرسد. ضمنا وقت کله پری توی حلوا دهانی هم شیرین کرده باشیم. چون این کار ذاتا خود مشکل دارد ضمنا این ضررش از نفعش واقعا بیشتر است. مثلا حساب کنید که ما قرار است چند روز زندگی کنیم و در باقی عمر خود چه کارهایی انجام دهیم و به طور کلی هدفمان از زندگانی چیست؟ مثلا همینطور دنبال شر باشیم یا بعضی وقتها وا بدهیم و برویم سراغ کار خودمان؟ زیاده از حد خودمان را قاطی پاتی نکنیم. فاصله مان خیلی زیاد است. این یک قضیه شرم آور است که ما عاقبت ماست و خیاریم و آنقدرها ذوق و سلیقه نداریم. شما چند جای دنیا را دیده ای که چیزی را مفتی به حراج گذاشته باشند؟ این میزان نا آگاهی ما است از این کارهایی که داریم میکنیم. خوب است که شما بلیط برگشتتان را خریده اید. من هنوز هر روز کار دیگری میکنم. مثلا خیلی وقتهایی که شما نیستید. زمانم هم همانطوری میگذرد. یعنی ثانیه به ثانیه. اینطور نباشد که آنطور بشود. قاطی این نخود لوبیای ریز و درشت گاهی وقتها یک فکر تازه به سرت میزند. همیشه در و پنجره ها را برای آن فکر تازه باز بگذار. یک چیزهایی همیشه ممکن اند که صدایشان از ته غار میاید. من را از این و آن و این چیزها بیخود نترسانید. من میتوانم صبح تا شب بگیرم بخوابم کنار پنجره. کسی هم جلودارم نخواهد شد. اینطور فکرها ذاتا مشکل دارند. دلیلش را اگر میخواهید بدانید برگردید به سیر نزولی قیمت ریال. بعضی وقتها فهمیدیم احمق بودیم، سرمان را گرفتیم پایین اوضاع بهتر شد. خیلی دنبال قداست ریش و عبا نباشید. شمبول آیت الله همانطوری کار میکند که شمبول شما. نگران چیزی نباشید من قول صد درصد میدهم که معلم دینی و قرآن همه تان وقتی میرفتند توالت کار بد میکردند. بعضی وقتها هم خیلی بوی گندی میداد. شرت همه تان را میکشم روی سرتان اگر هیچوقت اعتراض نکنید به اینهایی که شرت همه را روی سرشان میکشند بی هیچ دلیل و مدرکی. شاس زده بودید که خیال کرده بودید میشود همانطور جفنگ و وارفته دروازه بانی کرد. خاک بر سر بدبختتان شد که دیدید وسط بازی ولنگ و وارفته اید. خاک بر سر آنهمه ادعایتان شد. شستیمتان گذاشتیمتان سر جایتان تا یاد بگیرید با مزخرف گفتن و پوچ گرایی به جایی نمیرسید. حتی شما دوست عزیز. این چند سال اگر چه جای دیگری میگذرند یا شاید حتی اگر جایی غیر از آنچه قرار بوده بگذرند حتما همانجایی میگذرند که باید میگذشته اند. این چند سال قاطی همه آن چیزهایی دیگر میگذرند. اینطور نباشد که آنطور باشد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر